جدول جو
جدول جو

معنی لنگ سرکش - جستجوی لغت در جدول جو

لنگ سرکش(لِ سَ کَ / کِ)
فنی از فنون کشتی و آن پای خود را به عضوی از اعضای حریف بند کردن و به زور کشیدن است. (غیاث) :
پا بکش ای صنم از بزم رنود و اوباش
لنگ سرکش ز حریفان مخور و غالب باش.
میرنجات (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ سَ رَ)
دهی است از دهستان راستوپی بخش مرادکوه شهرستان شاهی. دارای 380 تن سکنه است. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و مختصر گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(دَ سَ رَ)
دهی است از دهستان میانرود بخش مرکزی شهرستان ساری با 690 تن سکنه. آب آن از رود خانه نکا و راه آن اتومبیلرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
از توابع دهستان قره طغان بهشهر، از توابع دهستان میان دورود ساری، چکش چوبی که دنده های آهنی به آن وصل است و برنج را می کوبد
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع تنکابن، از توابع دهستان خانقاه پی قائم شهر، قله ای به ارتفاع، ۰۵۰متر در کلاردشت، از توابع دهستان بیرون.، از دهستان بیرون بشم نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
لنگ سری
فرهنگ گویش مازندرانی
سرپا
فرهنگ گویش مازندرانی